لبخند معشوق

لبخند تو اجازه زندگی است...

لبخند معشوق

لبخند تو اجازه زندگی است...

شاعرک و نویسنده ای ١٦ ساله هستم
از دیار عشق ...
مطالب یا نوشته خودم است یا گزیده خودم با ذکر منبع

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۰
دی

تو را با غیر میبینم، صدایم در نمیاید*

تو را من دوست میدارم ، صدایم در نمیاید


 تو تا وقتی که با او هم کلام و خنده و عیشی

تو را از دور میبینم ، صدایم در نمیاید


تو ای کاش مرا ، یا من تو را زود تر میدیدیم

چه سودی دارد این حسرت؟ صدایم در نمیاید


تو میخندی و من میلرزم و بیخود شوم از خود

تنفس میکنم با خنده ات ، اما صدایم در نمیاید


تو خوبی ، زندگی خوب است و از ذهنم نخواهی رفت

به این علت ، به این سامان ، صدایم در نمیاید


* مصرع اول : مهدی اخوان ثالث



۱۱
دی

در این اوضاع پریشانی و آلودگی ،

باید از این شهر دل کند ،

تا بتوان دوباره زاده شد...