غرور...
چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۵۷ ب.ظ
من عقده ی بی کبر و غروری دارم
شود آیا تو بگویی:دوستت دارم؟
عاشقان درگه معشوق ندانند کجاست
من به آن درگه تو گوشه چشمی دارم
همه رفتند، من بی کس و تنها ماندم
من به رفتن ، من به تنهاییم عادت دارم
رنگ لبخند تو از جنس جهان من نیست
بیم ناراحتی و غصه و ماتم دارم
عارفی گفت پی زهد بگیر ای عاشق
من به عشق زاهد شهر خود ایمان دارم
- ۹۳/۰۵/۰۸